جدول جو
جدول جو

معنی حسن خلال - جستجوی لغت در جدول جو

حسن خلال
(حَ سَ نِ خَلْ لا)
ابن محمد بن حسن بن علی حافظ مکنی به ابومحمد خلال بغدادی درگذشتۀ 439 هجری قمری او راست: ’طبقات المعبرین’، ’اخبار الثقلاء’. (هدیهالعارفین ج 1 ص 275)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از حسن ختام
تصویر حسن ختام
به پایان رساندن رویدادی به صورت مطلوب
فرهنگ فارسی عمید
(حَ سَ نِ فَتْ تا)
ابن علی بن عبدالکریم معروف به فتال. معاصر محقق کرکی بود و درآغاز سدۀ دهم میزیست و استاد ابن ابی جمهور بود که در کتاب ’عوالی’ از وی نقل دارد. (ذریعه ج 4 ص 225)
ابن علی بن احمد فتال نیشابوری فارسی شهید. استادابن شهرآشوب. درگذشتۀ 588 هجری قمری بوده است. و پسراو ابوعلی محمد بن حسن فتال است. (ذریعه ج 4 ص 297)
لغت نامه دهخدا
(حَ سَ نِ قَوْ وا)
خواننده ای بود در دربار معین الدین پروانه حاکم روم که او را بدرخواست فخرالدین عراقی نزد او فرستاد و فخر غزلها درباره او گفته است که یکی از آنها چنین آغاز شود:
ساز طرب عشق که داند که چه سازد
کز زخمۀ او نه فلک اندر تک و تاز است
لغت نامه دهخدا
(حُ نِ مَ)
نیکوگفتاری. خوش صحبتی. خوش بیانی:
چو گوش هوش نباشد چه سود حسن مقال.
سعدی
لغت نامه دهخدا
(خَرْ را)
حسن بن علان خراط، مکنی به ابوعلی از بغدادیان بود و در کرخ املاء احادیث منکر از حفظ کرد. او از محمد بن عبدالملک دقیقی روایت دارد. (از انساب سمعانی)
لغت نامه دهخدا
(حَ سَ نِ حَجْ جا)
ابن علی قمی ثقه. او راست: ’الجامع فی ابواب الشریعه’. (ذریعه ج 5 ص 27)
لغت نامه دهخدا
(حَ سَ بُ بُ)
دهی است از دهستان مرکزی بخش فریمان شهرستان مشهد. در 18هزارگزی جنوب خاوری فریمان و 6 هزارگزی جنوب باختری شوسۀ عمومی مشهد به فریمان. دامنه و معتدل است. 260 تن سکنۀ شیعۀ فارسی زبان دارد. آب آن از قنات و محصول آن غلات، بنشن و میوه جات است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(حَ سَ نِ خَ)
ملا حسن خلخالی، ابن سید درگذشتۀ 1014 هجری قمری او راست: حاشیه ای بر انوارالتنزیل. (هدیه العارفین ج 1 ص 291)
لغت نامه دهخدا
(حَ)
ابن سلیمان خلال، مکنی به ابی سلمه و ملقب به وزیر آل محمد. رجوع به ابی سلمه خلال حفص در همین لغت نامه شود
لغت نامه دهخدا
(حَ سَ)
دهی است از دهستان اسفندآباد بخش قروۀ شهرستان سنندج در 35هزارگزی شمال باختر قروه کنار راه عمومی مالرو و خط تلفن و تلگراف قروه به بیجار. تپه ماهور و سردسیر است. 165 تن سکنۀ سنی، کردی دارد. آب آن از رود خانه بایتمر و محصول آن غلات، لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان قالیچه و جاجیم بافی است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(حَ سَ)
حاکم کاشان بود. و ملاجعفر نراقی کتاب الحجه البالغه در 1274 هجری قمری بنام او ساخت. (ذریعه 6 ص 258)
لغت نامه دهخدا
(حُ نِ خُ)
خوش خلقی:
حسن خلقی ز خدا میطلبم خوی ترا
تا دگر خاطر ما از تو پریشان نشود.
حافظ
لغت نامه دهخدا
تصویری از حسن اخلاق
تصویر حسن اخلاق
نیکخویی
فرهنگ لغت هوشیار